آیه 12 سوره فصلت
<<11 | آیه 12 سوره فصلت | 13>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آن گاه نظم هفت آسمان را در دو روز استوار فرمود و در هر آسمانی (نظم) امرش را وحی فرمود، و آسمان (محسوس) دنیا را به چراغهای رخشنده (مهر و ماه و انجم) زیب و زیور دادیم و آن را (از ورود شیاطین) حفظ کردیم. این (نظام آسمان و زمین) تقدیر خدای مقتدر داناست.
پس آنها را در دو روز به صورت هفت آسمان به انجام رسانید [و محکم و استوار ساخت]، و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد، و آسمان دنیا را با چراغ هایی آرایش دادیم و [از استراق سمع شیطان ها] حفظ کردیم، این است اندازه گیری توانای شکست ناپذیر و دانا.
پس آنها را [به صورت] هفت آسمان، در دو هنگام مقرّر داشت و در هر آسمانى كار [مربوط به] آن را وحى فرمود، و آسمان [اين] دنيا را به چراغها آذين كرديم و [آن را نيك] نگاه داشتيم؛ اين است اندازهگيرى آن نيرومند دانا.
آنگاه هفت آسمان را در دو روز پديد آورد. و در هر آسمانى كارش را به آن وحى كرد. و آسمان فرودين را به چراغهايى بياراستيم و محفوظش داشتيم. اين است تدبير آن پيروزمند دانا.
در این هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفرید، و در هر آسمانی کار آن (آسمان) را وحی (و مقرّر) فرمود، و آسمان پایین را با چراغهایی [= ستارگان] زینت بخشیدیم، و (با شهابها از رخنه شیاطین) حفظ کردیم، این است تقدیر خداوند توانا و دانا!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«قَضَاهُنَّ»: فعل (قَضی) به معنی: به انجام رسانید. به پایان برد. ضمیر (هُنَّ) به سماء برمیگردد که متضمّن معنی سماوات است. یا به (سماوات) بعد از خود برمیگردد. در صورت اوّل (سَبْعَ) حال (هُنَّ) و در صورت دوم تمییز و مفسّر آن است. «أَمْرَهَا»: کار و بار مربوط به آن را. مخلوقات و موجودات و نظم و نظام آن را. «مَصَابِیحَ»: چراغها. مراد کواکب است. «حِفْظاً»: نگاهداری. مفعول مطلق فعل محذوف (حَفِظْنَا) است که عطف بر فعل (زَیَّنَّا) است. در اصل چنیناست: وَ حَفِظْنَاحِفْظاً. «ذلِکَ تَقْدِیرُ ...» یادآوری: خداوند در هفت مورد قرآن، ادوار خلقت آسمانها و زمین را شش دوره ذکر فرمودهاند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «12»
پس آن را (كه به صورت دود بود،) در دو روز در قالب هفت آسمان درآورد و در هر آسمانى امرش را وحى كرد؛ ما آسمان دنيا را به ستارگان زينت داديم و آن را وسيلهى حفظ (آسمانها) قرار داديم؛ اين است تقدير خداى توانا و دانا.
نکته ها
گرچه خداوند مىتوانست با يك اراده همه چيز را خلق كند، لكن حكمت او اقتضا مىكرد كه آسمانها را در دو مرحله و دوران خلق نمايد.
در اين آيه، سخن از ستارگان با چند عنوان مطرح شده است:
زينت آسمان. «زينة»
حفاظت از آسمان. «حِفْظاً»
چراغ آسمان. «بِمَصابِيحَ»
در سورهى صافّات مىخوانيم: «إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ
جلد 8 - صفحه 321
مارِدٍ لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ» «1» ما آسمان نزديك (پايين) را با ستارگان آراستيم تا آن را از هر شيطان خبيثى حفظ كنيم، آنها نمىتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش دهند. زيرا كه از هر سو هدف قرار مىگيرند و به عقب رانده مىشوند و براى آنها عذاب هميشگى است.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اهل بيت من براى ساكنان زمين وسيلهى امان هستند همان گونه كه ستارگان براى آسمانها مايهى امانند. «2»
پیام ها
1- خداوند آسمان را هفت طبقه قرار داده است. «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ»
2- در نزد قدرت خداوند، آفرينش زمين با آفرينش آسمانهاى هفتگانه تفاوتى نمىكند. هر دو را در دو مرحله آفريده است. فَقَضاهُنَ ... فِي يَوْمَيْنِ
3- با اين كه در هر آسمانى امر و ويژگى خاصّى وجود دارد، امّا همه به يك سرچشمه وصل است. أَوْحى ...
4- برنامههاى هر آسمانى از آسمان ديگر جدا است. ( «أَمْرَها» يعنى امورى كه مربوط به همان آسمان است)
5- هر چه ستاره ديدهايم و آن چه كه بعداً كشف مىشود، زينتهاى آسمانِ پايينى است و ما از آسمانهاى ديگر خبرى نداريم. «زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ»
6- ستارگان، عامل حفاظت آسمانها هستند. «حِفْظاً»
7- مقدّرات الهى در دسترس هيچ كس قرار نمىگيرد. «تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ»
8- هستى، تبلور علم و قدرت الهى است. «ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ»
9- مقدّرات الهى حكيمانه و عادلانه است. «ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ»
«1». صافات، 6- 9.
«2». تفسير كنزالدقائق.
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 322
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «12»
فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ: پس محكم گردانيد آسمان را و تمام گردانيد هفت
«1» منهج الصادقين (چ 1333 تهران) ج 8 ص 171.
«2» مدرك پيشين ص 172.
جلد 11 - صفحه 355
آسمان را، فِي يَوْمَيْنِ: در مدت دو روز كه پنجشنبه و جمعه باشد. و چون ايجاد جميع مخلوقات در روز جمعه بود لذا به اين اسم مسمى گرديد. وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ: و وحى فرمود در هر آسمان، أَمْرَها: كار آن را، يعنى مقرر نمود شأن هر ملكى از تدابير و مصالح يا خالق فرمود در هر يك آنچه اراده نمود از اصناف ملائكه و ساير نيرات، يا الهام فرمود كه هر يك چه نوع عبادت كنند.
وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا: و زينت داديم آسمان دنيا و نزديكتر كه آسمان اول است، بِمَصابِيحَ: به ستارگان كه مانند چراغهاى درخشانند، چه به سبب لطافت آن، جميع كواكب در آن ديده مىشوند اگرچه بعض آن در آسمان ديگر باشند.
وَ حِفْظاً: و نگهداشتيم آسمان را نگهداشتنى از آفات يا از شياطين كه بخواهند استراق سمع كنند. ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ: آنچه مذكور شد از بدايع خلقت، تقدير خداوند غالب داناست كه به قدرت كامله در ملك خود هر چه خواهد مىكند، داناست به مصالح آفرينش، زيرا خلق آسمان از دخان و تزئين آن به كواكب، دلالتى تمام دارد بر كمال علم و قدرت او سبحانه، و بر آنكه ذات سبحانى غنى مطلق كه ابدا احتياج به ماسوى ندارد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ «11» فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «12» فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ «13» إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «14» فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ «15»
ترجمه
پس متوجه شد مستقيما بسوى آسمان و آن دودى بود پس گفت مر آنرا و زمين را كه بيائيد خواه يا ناخواه گفتند آمديم فرمان برداران
پس مقرّر فرمود آنها را هفت آسمان در دو روز و وحى نمود در هر آسمانى كار آنرا و آراسته نموديم آسمان نزديكتر را بچراغها و براى نگهدارى اين است مقدر نمودن خداوند ارجمند دانا
پس اگر روى گردانيدند پس بگو ميترسانم شما را از صاعقه آسمانى مانند صاعقه قوم عاد و ثمود
هنگاميكه آمدند آنها را پيغمبرانى از پيش روى آنها و از پشت سرشان كه نپرستيد مگر خدا را گفتند اگر خواسته بود پروردگار ما هر آينه فرستاده بود ملائكه را پس همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم
پس اما عاد پس سركشى كردند در زمين بناحق و گفتند كيست افزونتر از ما در توانائى آيا نديدند آنكه خدائى كه آفريد آنها را او است زيادتر از آنها در توانائى و بودند كه آيتهاى ما را انكار ميكردند.
تفسير
خداوند متعال بعد از اتمام خلق زمين و كوهها و تقدير روزيهاى آن توجه مستقيم و كامل فرمود بجانب آسمان كه آنوقت دود يا بخار شبيه بدودى بود كه از كوهها يا درياهاى زمين برخاسته و فضاى محيط بآن را تاريك نموده بود پس بلسان قدرت و جنبه سلطنت بآسمان و زمين فرمود بيائيد در تحت نفوذ اراده و مشيّت من خواه يا ناخواه چون تمكّن نداريد از خودتان كه از تدبير من بيرون باشيد و آن دو بلسان حال يا مقال مناسب با احوال خودشان عرضه داشتند آمديم با انقياد و اطاعت ذاتى و طبعى خودمان و موجوداتمان و باين مناسبت از آن دو بجمع ذوى العقول تعبير شده و اين در واقع مثلى است براى قدرت و سلطنت الهيه بر آسمان و زمين و موجودات آن دو و اجابت و اطاعت ذاتى و طبعى آنها از او مانند كن فيكون كه مكرّر ذكر شده مراد امر تكوينى و اطاعت ذاتى است و قمى ره از حضرت رضا عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند از كسيكه با خدا سخن گفت غير از جن و انس فرمود آسمان و زمين است در قول خداوند ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ پس مرتّب شد بر امر تكوينى خداوند وجود هفت
جلد 4 صفحه 550
آسمان و پيدايش آنها در امتدادى كه مساوى بود با دو شبانه روز و قمى ره فرموده يعنى در دو وقت ابتداء بخلق و انقضاء آن و حكمت تجاوز مدّت از يك لحظه با قدرت خداوند بخلق نمودن بدون مدت همانستكه در آيات سابقه ذكر و اخيرا حواله بسوره اعراف شد و تعليم فرمود خداوند حركات هر آسمانى را با نظم معيّن بآنها و آنچه را كه مقتضى و مصلحت بود كه از قبل وجود و افعال آنها اختيارا يا طبعا بارز گردد يا اهل آنها متصدّى صدور آن گردند خلاصه آنكه انتظام تمام امور لازمه آسمانها و اهلش بالهام الهى انجام يافت و خدا زينت داد آسمان نزديكتر بزمين را كه مشهود اهل جهان است بزينت ستارگانى كه در هر جا قرار دارند مانند چراغهاى درخشانى در آن آسمان جلوهگرند و براى حفظ آسمانها از مداخله شياطين وجود آنها لازم است و از فوائد مرتّبه بر وجود آنها است ايمنى اهل سماوات از آفات چون قريب باين معنى در اكمال از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله روايت شده كه ستارگان امانند براى اهل آسمانها چنانچه اهل بيت من امانند از براى اهل زمين آنچه ذكر شد مقدّر و صنع محكم خداوند ارجمند قدير عليم است و بتها هيچ كاره و فاقد حيات و شعورند پس نبايد از عبادت خدا بعبادت آنها پرداخت و بعد از بيان اينهمه دلائل توحيد باز اگر قريش و ساير اهل شرك مكه اعراض نمودند از ذكر خدا و اقرار بتوحيد و نبوت و امامت و معاد بگو بترسيد از آنكه صاعقه و آتش سوزانى از آسمان نازل شود و مانند قوم عاد و ثمود كه منازل و پران آنها را در مسافرتهاى خودتان بشام و يمن مشاهده مينمائيد شما را بسوزاند چنانچه سوزاند آنها را وقتى كه آمدند پيغمبران خدا قبل از وجود آنها و بعد از آن يا براى اصلاح امور دنيا و آخرت آنها يا از اطراف و جوانب آنان نزدشان و دعوت نمودند آنها را بتوحيد و نفى شرك و آنها گفتند اگر خدا مىخواست ما را دعوت بتوحيد نمايد و ما دست از بتپرستى برداريم ملائكه را برسالت نزد ما ميفرستاد نه بشرى را كه مانند ما باشد در خوردن و آشاميدن و ساير امور پس ما بآنچه شما مدّعى هستيد كه از جانب خدا آوردهايد از توحيد و غيره كافر و منكريم و معترف بفضيلتى براى شما بر خودمان نيستيم و بعد از اين اجمال از قصه عاد و ثمود خداوند اشاره بتفصيل احوال آن دو قوم فرمود كه اما
جلد 4 صفحه 551
قوم عاد تكبر و سركشى كردند از امر پيغمبرشان و بر اهل زمين تفرعن و تبختر نمودند با آنكه استحقاق نداشتند و گفتند كيست كه از ما قوىتر و رشيدتر باشد چون گفتهاند بسيار تنومند و قوى پنجه بودند كه سنگهاى بزرگ را با دست از كوه ميكندند خدا ميفرمايد آيا ندانستند و بچشم دل نديدند كه خالق آنها كه اين قوّت را بآنها داده اقوى از آنها است و بقدرت خود ميتواند آنها را در آنى نيست و نابود نمايد لذا منكر آيات و دلائل توحيد ما شدند و از اوامر ما سرپيچى كردند و بقيه احوال آنها و قوم ثمود در آيات آتيه بيان خواهد شد انشاء اللّه تعالى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَقَضاهُنَّ سَبعَ سَماواتٍ فِي يَومَينِ وَ أَوحي فِي كُلِّ سَماءٍ أَمرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِمَصابِيحَ وَ حِفظاً ذلِكَ تَقدِيرُ العَزِيزِ العَلِيمِ «12»
پس تقدير فرموديم هفت طبقه بالا را که هفت آسمان باشد در مدت دو روز و وحي نموديم در هر طبقه كار او را و زينت داديم طبقه پائين را بچراغها که ستارهها و كرات جويّه باشند و حفظا اينست تقدير خداي عزيز عليم.
فَقَضاهُنَّ سَبعَ سَماواتٍ طبقه بندي كرديم هر طبقه فوق طبقه ديگر هفت طبقه.
فِي يَومَينِ در مدت و مقدار دو روز که با آن چهار روز قبل مدت شش روز ميشود مطابق آيات ديگر و آنچه بنظر ميرسد و اللّه العالم اينكه اينکه هفت طبقه
جلد 15 - صفحه 418
براي اينست که چون مركز ملائكه است و درجات ملائكه مختلف است هر دسته آنها را در يك طبقه قرار داده چنانچه از اخبار هم استفاده ميشود ملائكه آسمان اول الي آسمان هفتم.
وَ أَوحي فِي كُلِّ سَماءٍ أَمرَها در هر طبقه دستورات معيني داده شده که هر دسته ملائكه وظايفي دارند بايد انجام دهند.
وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِمَصابِيحَ از اينکه جمله استفاده ميشود که تمام اينکه كواكب و شمس و قمر در همين طبقه پائين هستند که بمنزله مصابيح هستند خلافا لاهل الهيئة القديمة که در هر يك از اينکه طبقات يك كوكب قائلند که ميگويند قمر است و عطارد و زهره شمس مريخ مشتري زحل و بقيه كواكب را در طبقه هشتم که مسمي بكرسيست و فلك ثوابت گويند.
وَ حِفظاً ظاهرا مراد اينکه باشد که جلوگيري ميكنند اهل آسمان اوّل از دخول شياطين چنانچه ميفرمايد: إِنّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِزِينَةٍ الكَواكِبِ وَ حِفظاً مِن كُلِّ شَيطانٍ مارِدٍ و الصافات آيه 6 و 7 و ميفرمايد: وَ زَيَّنّاها لِلنّاظِرِينَ وَ حَفِظناها مِن كُلِّ شَيطانٍ رَجِيمٍ حجر آيه 17 و 18.
ذلِكَ تَقدِيرُ العَزِيزِ العَلِيمِ تفسيرش واضح است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 12)- «در این هنگام خداوند آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفرید و کامل کرد» (فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ).
«و در هر آسمان آنچه را میخواست امر و فرمان داد» (وَ أَوْحی فِی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها). و موجودات و مخلوقات مختلف را در آنها آفرید و به آنها نظام بخشید.
«و آسمان پایین را با چراغهایی [ستارگان] زنیت بخشیدیم، و (با شهابها از رخنه شیاطین) حفظ کردیم» (وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابِیحَ وَ حِفْظاً).
ج4، ص301
آری «این است تقدیر خداوند توانا و دانا» (ذلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ).
1- جمله «وَ هِیَ دُخانٌ» (آسمانها در آغاز به صورت دود بود) نشان میدهد که آغاز آفرینش آسمانها از توده گازهای گسترده و عظیمی بوده است، و این با آخرین تحقیقات علمی در مورد آغاز آفرینش کاملا هماهنگ است.
2- جمله «خداوند به آسمان و زمین فرمود به شکل خود درآیید» به این معنی نیست که واقعا سخنی با لفظ گفته شده باشد، بلکه گفته خداوند همان فرمان تکوینی، و اراده او بر امر آفرینش است، و تعبیر به «طوعا او کرها» (از روی اطاعت یا اکراه) اشاره به این است که اراده قطعی خداوند به شکل گرفتن آسمانها و زمین تعلق یافته بود و در هر صورت میبایست آن مواد به چنین صورت مطلوبی درآیند بخواهند یا نخواهند.
3- جمله «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ» (آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفرید) اشاره به وجود دو دوران در آفرینش آسمانهاست که هر دورانی از آن میلیونها یا میلیاردها سال به طول انجامیده، و هر دوران به نوبه خود به ادوار دیگری تقسیم میشود، این دو دوران ممکن است دوران تبدیل گازهای فشرده به مایع و مواد مذاب، و دوران تبدیل مواد مذاب به جامد بوده باشد.
4- عدد «سبع» (هفت) ممکن است در اینجا «عدد تکثیر» باشد یعنی آسمانهای فراوان و کرات بیشماری آفریدیم، و نیز ممکن است «عدد تعداد» باشد، یعنی عدد آسمانها درست هفت است، با این قید که تمام آنچه از کواکب و ستارگان ثوابت و سیارات را میبینیم طبق گواهی جمله بعد در این آیه جزء آسمان اول است، به این ترتیب عالم آفرینش از هفت مجموعه بزرگ تشکیل یافته که تنها یک مجموعه آن در برابر دیدگان انسانها قرار گرفته است.
5- جمله «وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابِیحَ» (آسمان پایین را به چراغهای روشن ستارگان زینت بخشیدیم) دلیل بر این است که همه ستارگان زینت بخش آسمان اول میباشند و نه تنها زینت، بلکه در شبهای تاریک برای گمشدگان بیابانها
ج4، ص302
چراغهایی هستند که هم با روشنایی خود راهنمایی میکنند، و هم سمت و جهت حرکت را معین میسازند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم